معنی آدمکش ها
حل جدول
فیلمی با بازی آنتونیو باندراس
آدمکش
قاتل
جنایتکار
آدمکش، انعکاس
فیلمی از رضا کریمی
آدمکش ، انعکاس
فیلمی از رضا کریمی
کارگردان فیلم آدمکش
رضا کریمی
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) کشنده آدم قاتل انسان آدمی کش.
واژه پیشنهادی
مارگارت اتوود
لغت نامه دهخدا
ها. (ق) (در تداول) آری، در مقابل نه: یا ها یا نه. نه ها، نه، نه. نه ها گفت نه نه، یعنی هیچ نگفت:
پریرویان مه سیما سلامی ها علیکی نه.
ها. (اِ) سفیدی روی مرغ. (برهان).
ها. (اِ) تپانچه بروی کسی زدن. (برهان) (ناظم الاطباء).
ها. (ع صوت) به معنی اینک می آید چنانکه هرگاه به مردی گویند: این انت، جواب میگوید: ها انا ذا؛ یعنی اینک منم.و اگر به زنی گویند: این انت، گوید ها انا ذه، و اگر به کسی گویند: این فلان، هرگاه نزدیک باشد، میگوید:ها هو ذا. هرگاه دور باشد میگوید: ها هو ذاک. و در زن هرگاه نزدیک بود، میگوید: ها هی ذه، و اگر دور بود، میگوید: ها هی تلک. و ضمیر «ها» استعمال میگردد در موضع جر و نصب هر دو. قوله: فألهمها فجورها و تقویها. (قرآن 8/91). و در قسم و سوگند گویند: لاهااﷲ مافعلت، یعنی سوگند به خدا نکردم من. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی آزاد
ها، حرف تنبیه (آگاهانیدن) است مثل: هذا، ها انتم، هاالله، ایها که در همه «ها» برای تنبیه اضافه شده است،
فرهنگ معین
(صت.) کلمه دال بر تنبیه، آگاه باش، (صت.) از ادات تحذیر است، هان، ها، مار. نروی ها! کلمه دال بر تحذیر: ها، مار. [خوانش: (وُ یَ یا یِ) [معر.] (پس.) پسوند دال بر معانی ذیل: ]
فرهنگ عمید
[عامیانه] کلمۀ جواب، بلی، آری،
[عامیانه] چه گفتی؟: ها؟ با کی بودی؟
[عامیانه] درست است؟، نظر تو چیست؟: همهچیز گران شده، ها؟
[قدیمی] آگاه باش،
معادل ابجد
371